جدول جو
جدول جو

معنی چمن وزیر - جستجوی لغت در جدول جو

چمن وزیر
(چَ مَ وَ)
ده کوچکی است از دهستان ناوکش بخش چگنی شهرستان خرم آباد که در 15 هزارگزی جنوب خاوری سراب دره و 2 هزارگزی راه شوسۀ خرم آباد به کوهدشت واقع است. جلگه و معتدل است و 48 تن سکنه دارد. آبش از سراب دره، محصولش غلات، حبوبات و لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری. صنایع دستی چادربافی و راهش مالرو است. ساکنان این آبادی از طایفۀ فتح اللهی میباشند و در سیاه چادر خانه دارند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از چمن زار
تصویر چمن زار
جایی که چمن در آن فراوان باشد، زمینی که در آن چمن کاشته باشند، مرغزار
فرهنگ فارسی عمید
(چَ مَ عَ)
مؤلف مرآت البلدان نویسد: دره ای است از کوههای باباپیر تویسرکان که مزرعه ای از مزارع سرکان و ملک خوانین آن جاست این مزرعه چشمۀ مختصری دارد و محل یک زوج کشتکار است. (از مرآت البلدان ج 4 ص 267)
لغت نامه دهخدا
(شَ سِ وَ)
قهرمان نیکونهاد داستان ’امیر ارسلان، مقابل قمر وزیر و در تداول به هر شخص خوش طینت اطلاق شود، در مقابل قمر وزیر. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
(چَ مَ سَ / سِ)
آنکه در چمن ها بگردد. مرادف چمن گرد. (از آنندراج). گردش کننده در باغها. (ناظم الاطباء). سیرکننده در باغها و بستان. آنکه در باغ و بستان سیر و سیاحت کند:
الفت هوسم نیست به دلهای چمن سیر
ترسم که مرا با غم خود وانگذارند.
حضرت شیخ (از آنندراج).
رجوع به چمن گرد شود
لغت نامه دهخدا
(چَ مَ)
معروف است. (از آنندراج). مرغزار سبز و خرم. (ناظم الاطباء). جایی که چمن و سبزه روید. چمنستان. چمن خیز:
بیا ساقی ای نوبهار طرب
ز نخل قدت برگ و بار طرب
بیاد گل آن چمن زار فیض
بده لاله گون جام سرشار فیض.
طغرا (از آنندراج).
رجوع به چمن خیز و چمنستان شود، کنایه ازرخسار معشوق:
روان گوشه گیران را جبینش طرفه گلزاریست
که بر طرف چمن زارش همی گردد چمان ابرو.
حافظ
لغت نامه دهخدا
تصویری از چمن زار
تصویر چمن زار
زمینی که در آن چمن بسیار باشد، زمینی که چمن در آن کاشته باشند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چمن زار
تصویر چمن زار
((چَ مَ))
زمینی که در آن چمن بسیار باشد، زمینی که چمن در آن کاشته شود
فرهنگ فارسی معین